1403/02/22
شهلا پایمزد

شهلا پایمزد

مرتبه علمی: استادیار
ارکید: https://orcid.org/0000-0002-9770-5132
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 56841682000
دانشکده: دانشکده کشاورزی و محیط زیست
نشانی: دانشگاه اراک، گروه علوم و مهندسی آب
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
پیشنویس پایان نامه ثبت شده در 1396/05/29 10:17:29 ق.ظ
نوع پژوهش
پایان نامه های تقاضا محور و غیر تقاضا محور
کلیدواژه‌ها
رویکرد برد-برد، سلامت زمین، شبیه سازی تخریب زمین، مدیریت جامع آبخیز
سال 1396
پژوهشگران شهلا پایمزد(استاد مشاور)

چکیده

مدیریت سازگار به عنوان رویکرد نظام مند، از طریق کاهش عدم قطعیت ها و هم گرایی بیش تر بین برنامه ریزان و بهره برداران از منابع، امکان مدیریت بهینه منابع طبیعی و کاهش تخریب را فراهم می سازد. حال آن که کاربرد فنی و عملی آن در مدیریت یکپارچه حوزه های آبخیز کم تر مورد توجه قرار گرفته است. از این رو، پژوهش حاضر در حوزه آبخیز شازند با هدف بررسی روند تخریب زمین و اجرای رویکرد بیلان صفر تخریب زمین (ZNLD) در قالب مدیریت سازگار و ارائه یک دورنمای مدیریتی مبتنی بر داده های مربوط به بازه زمانی 1352 تا 1393 و مشتمل بر دوره های 1352-1365، 1365-1377، 1377-1387 و 1387-1393 برخوردار از تغییرات قابل توجه ناشی از بهره برداری و مدیریت های متنوع و توسعه صنعتی انجام شد. لذا روند تخریب زمین بر اساس آشکار سازی تغییرات کاربری و ویژگی های هیدرولوژیک بررسی شد. در ادامه با توجه به روند مشهود تخریب زمین، تغییرات حساسیت و سطح بیلان صفر تخریب زمین نیز با استفاده از شاخص حساسیت محیطی (ESAI) و بر مبنای چهار گروه عوامل اصلی و 11 متغیر بررسی شد. در نهایت مبتنی بر مدل پویایی سامانه (M SD)، سناریوهای مدیریتی ادامه روند کنونی توسعه در منطقه، حفظ سطح بهینه ZNLD و حفظ سطح آستانه رسوب طراحی و آینده حساسیت به تخریب منطقه در افق 1409 شبیه سازی شد. نتایج بررسی نشان گر کاهش معنی دار سطح مراتع و افزایش معنی دار کشاورزی آبی، باغ و فضای سبز حوزه آبخیز شازند در بازه زمانی مورد مطالعه بود. بر مبنای نمایه توافق کاپا، دوره دوم و چهارم با مقادیر به ترتیب 76/0 و 86/0 بیش ترین و سپس دوره های اول و سوم کم ترین تغییرات کاربری را داشته اند. هم چنین نتیجه بررسی تغییرات سطح ZNLD با استفاده از ESAI نیز نشان داد که به طورکلی روند حساسیت به تخریب در منطقه به ویژه دوره های منتهی به سال های 1377 و 1393 فزاینده بوده و در دوره دوم با 53/30 درصد کم ترین مساحت بیلان صفر دیده شد. حال آن که در دوره سوم نسبت به دوره دوم با توجه افزایش سطح بیلان صفر (34/41 درصد)، شرایط مناسب تری بر منطقه حاکم بوده و در دوره چهارم مجدداً تخریب شدت گرفته و سطح ZNLD به میزان 97/5 درصد کاهش داشته است. علاوه بر آن زیرحوضه های بازنه و به ویژه پل دوآب با تمرکز بیش تر فعالیت های انسانی، شرایط نامساعدتری از نظر سطح پوشش بیلان صفر تخریب زمین را داشتند. بر مبنای تحلی