هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی و سرمایه های روانشناختی با بهزیستی روانشناختی و اشتیاق شغلی کارکنان پتروشیمی اراک می باشد. نمونه پژوهش شامل 351 نفر از کارکنان شرکت نفت پتروشیمی اراک بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی و ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه نیازهای بنیادین روانشناختی گارسیا، دسی و رایان (2000)، پرسشنامه سرمایه های روانشناختی لوتانز (2007)، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (1989) و پرسشنامه اشتیاق شغلی سالانوا و شوفلی (2001) بود. نتایج تحلیل همبستگی حاکی از آن بود که بین نیازهای بنیادین روانشناختی و سرمایه های روانشناختی با بهزیستی روانشناختی و اشتیاق شغلی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از این بود که هر سه مولفه نیازهای بنیادین روانشناختی توانستند به طور معناداری بهزیستی روانشناختی را پیش بینی کنند اما فقط مؤلفه رابطه توانست به طور معناداری اشتیاق شغلی را پیش بینی کند. از بین مولفه های سرمایه های روانشناختی، خودکارآمدی و امیدواری در پیش بینی بهزیستی روانشناختی و امیدواری و خوش بینی در پیش بینی اشتیاق شغلی نقش معنادار داشتند. بنابراین می توان گفت که توجه به توانمندی ها و نیازهای روانشناختی کارکنان در محیط شغلی می تواند نقش مهمی در افزایش بهزیستی آنان داشته و با افزودن اشتیاق شغلی زمینه ای برای افزایش بهره وری شغلی فراهم کند.