صاحب نظران و منتقدان ادب عربی در بررسی زمینه های پیدایی جمعیت های ادبی در ادب معاصر عرب کمتر به نقش شاعران کلاسیک جدید در تجدد و نوآوری توجه نموده اند. اما به نظر می رسد اختلاف نظر منتقدان در مورد سبکهای ادبی آنها تحولات و دستارردهای عظیمی را به ارمغان آورده است به طوری که شاید با جرأت بتوان گفت که اگر این اختلاف نظرها در عرصه ی ادبی عصر حاضر بروز نمی کرد برخی از جمعیتهای ادبی اثرگذار معاصر هرگز پا به عرصه ی وجود نمی گذاشت. در این مقاله ما سعی نموده ایم تا ریشه ها، علائم و نشانه های نوآوری را در آثار و اندیشه های سه تن از شاعران کلاسیک جدید یعنی محمود سامی بارودی، حافظ ابراهیم و به ویژه احمد شوقی نقد و بررسی کنیم.