سبک شناسی آماری کمک شایانی به روش مندی و علمی شدن پژوهش های ادبی کرده است. ثروت لغوی ای که شاعر یا نویسنده در اثر خویش به کار می گیرد از ویژگی های سبک و ساختار اثر ادبی است. یکی از روش هایی که برای شناخت این ثروت لغوی به کار می رود نظریه جانسون است. این روش با بهره گیری از علم آمار و با رویکرد میان رشته ای در پی نزدیک شدن به صحت و دقت بیش تر است. در این جستار سعی شده است تا با بهره گیری از شیوه کمی «جانسون» به بررسی مساله تنوع واژگان در سبک شعری رهی معیری، هوشنگ ابتهاج و فریدون مشیری پرداخته شود. در پایان پژوهش مشخص شد که سبک شعری رهی معیری از تنوع واژگانی بیش تری نسبت به دو شاعر دیگر برخوردار است. هم چنین سبک شعری فریدون مشیری دارای تنوع واژگانی بیش تری نسبت به سبک شعری هوشنگ ابتهاج است.