تجربیات نشان میدهد که شرکت های دانش بنیان، به عنوان موتور محرکه رشد اقتصادی کشور، در عرصه تجارت بین الملل با شکست های فراوانی رو به رو بوده اند و برای رسیدن به سهم بیش از 20% این شرکت ها در افق اقتصادی 10 سال آینده، گام های بسیار زیادی باقی مانده و نیازمند تلاش همه جانبه عوامل مؤثر است. هدف این پژوهش ارائه یک مدل کاربردی برای شرکت های دانش بنیان جهت موفقیت در تجارت بین المللی است. پژوهش حاضر از نظر هدف توسعه ای-کاربردی، از نظر ماهیت داده ها کیفی، و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی محسوب می شود. در این پژوهش مهمترین عوامل مؤثر با مرور ادبیات و تأیید خبرگان تعیین گردید، سپس با استفاده از روش مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM)، سطح بندی و با استفاده از تحلیل MICMAC طبقه بندی شد. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه ساختاریافته استفاده شد که پایایی آن با روش آلفای کرونباخ و روایی آن با نظر متخصصان تأیید گردید. جامعه آماری این تحقیق از مدیران صنعت دانش بنیان کشور تشکیل که از 20 نفر از مدیران به عنوان نمونه استفاده شد. بر اساس تجزیه و تحلیل یافته ها عوامل مؤثر بر موفقیت شامل نوآوری، شبکه سازی، و موقعیت مالکیت فکری قوی در سطح 1، تحقیق محوری، و شکل گیری تیم خطرپذیر در سطح 2، تأمین مالی در سطح 3، مدیریت ارشد در سطح 4، و عوامل محیطی در سطح 5 قرار گرفتند و مدل ترسیم شد. همچنین عوامل محیطی و مدیریت ارشد در خوشه محرک قرار گرفتند یعنی متغیرهایی با کمترین قدرت وابستگی و بیشترین قدرت نفوذ، از طرفی موقعیت مالکیت فکری قوی و شبکه سازی در خوشه وابسته قرار گرفتند یعنی متغیرهایی با کمترین قدرت نفوذ و بیشترین قدرت وابستگی. در نهایت راهکارهایی برای تقویت هر دسته از عوامل پیشنهاد گردید.