تالاب ها اکوسیستم های ارزشمندی هستند که با ارائه خدمات اکوسیستمی به جوامع بشری، ارزش های بسیاری را ایجاد کرده اند و به همین دلیل همیشه مورد برداشت و استفاده جوامع بوده اند. تالاب بیشه دالان یکی از تالاب هایی است که به نظر می رسد، برداشت های بی رویه و بی توجهی به منابع، سبب از دست رفتن ساختار و عملکرد تالاب و در نتیجه کاهش خدمات اکوسیستمی آن شده است. لذا برای شناخت مشکلات و ارزیابی کارکردها و خدمات اکوسیستمی این تالاب به شناخت زنجیره های علی و معلولی و تاثیر عوامل انسانی بر این خدمات اکوسیستمی و بررسی سیاست های که مدلی مفهومی بر DPSIR اتخاذ شده در جهت رفع این مشکلات پرداختیم. برای این کار از مدل پایه روابط علی و معلولی است و کارآیی خوبی جهت بررسی کارکردها و خدمات اکوسیستمی داشته استفاده نمودیم. با مرور تحقیقات گذشته و پایش میدانی و همچنین بررسی عوامل انسانی و طبیعی در چارچوب مدل فوق، مهم ترین نیروهای محرکه شناسایی گردید. این نیروهای محرکه با فشاری که به تالاب وارد می کنند سبب تغییر در وضعیت تالاب می شوند و در نتیجه تالاب عملکردهای طبیعی خود را از دست می دهد و خدمات اکوسیستمی که تالاب ارائه می نموده است از دسترس خارج می شوند. در این تحقیق کشاورزی به عنوان اصلی ترین عامل فشار بر کارکرد و خدمات اکوسیستمی تالاب بیشه دالان شناسایی گردید. مهم ترین خدمات اکوسیستمی هم که با انواع نیروی محرکه تحت تاثیر قرار می گیرند خدمات تنظیمی تالاب می باشد. ما به این نتیجه رسیدیم که در راس پاسخ جداگانه به هر کدام از نیروهای محرکه، آزادسازی بستر و حریم تالاب به عنوان مهم ترین پاسخ مدیریتی می تواند آثار مفیدی بر اکوسیستم و جوامع انسانی تالاب داشته باشد. برای رسیدن به این مهم در ابتدای امر، آموزش و کمک های اقتصادی جهت تغییر در نگرش و روش کسب برای DPSIR درآمد جوامع محلی از تالاب، ضروری می باشد. همچنین در این تحقیق توانایی مدل بررسی خدمات اکوسیستمی و ارائه راه کارهای مدیریتی، مثبت ارزیابی می گردد.
