جنگجویی و توانایی جنگیدن در میدان نبرد، یکی از ویژگیهای شاخص برای شاه شدن و به تخت نشستن در تاریخ ایران باستان به شمار میرفت. آنچه اهمیت این ویژگی را دو چندان میکرد جایگاه سیاسی، دینی، جنگی و حتی اجتماعی شخص شاه در میان کارگزاران، بزرگان و نژادگان، سربازان و مردمان زیردست بود. رشته جنگهای پیاپی اردشیر و شاپور با شرق و غرب، برای مردمان زیردست شناخته شده بودند و نمایش خوبی از توان جنگجویی آنها بود؛ اما آنها به خوبی دریافته بودند که نیاز است در فرصتها و مناسبتهای گوناگون، توان جنگی خود را نیز برای مردمان امپراتوری به نمایش گذارند. این پژوهش بر آن است تا با بررسی و واکاوی نگارههای موجود در سنگنگارهها، سکهها، ظروف سیمین و غیره، به این پرسش پاسخ دهد که شاهان ساسانی در ایدهپردازی از جایگاه جنگی خود، از چه نوع بنمایههای جنگی و تبلیغی بهره میبردند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که توصیف و تبلیغ دیداری قدرت جنگی شاه، خواه در میدان جنگ و خواه در میدان شکار، همواره یکی از دغدغههای اصلی شاهان به شمار میرفت. با توجه به محدودیت ابزارهای تبلیغ و نمایش، بهرهگیری از ابزارهای موجود مانند سنگنگارهها، سکهها، ظروف سیمین و دیگر ابزارها، موضوعی حیاتی و ضروری برای شاهان بود. نمایش دادن قدرت و مشروعیت که تا حد ممکن در معرض دید عامه مردم قرار داشته باشد، در گرو بهرهگیری از تبلیغات دیداری با ماهیت پایدار و همیشگی بر سنگنگارهها، سکهها و ظروف و غیره بود. وجود سنگنگارههای فراوان، با موضوعات گوناگون سیاسی، دینی، جنگی و حتی اجتماعی نشان از این دارد که شاهان کاملاً به جنبه تبلیغاتی و تأثیر هنر بر روان مردم، آگاهی داشتند و بر آن بودند تا با ایجاد یک هنر کاملاً شاهی، باورها و اندیشههای خود را در جامعه حاکم کنند.