تاسیس امپراتوری هخامنشیان به رهبری کوروش و استقرار و تداوم ا»، در واقع انتقال امپراتوری از بین النهرین به ایران و تحلیل امپراتوریهای آشور، بابل و مصر در یک امپرااتوری گسترده به رهبری پارسیان بود؛ این امپراتوری در ماهیت خود از چارچوبی با ویژگیها و مختصات زیر برخوردا بود؛ داشتن قلمرویی پهناور با با جمعیت بسیارو متشکل از اقوام و ملل گوناگون، تسلط و چیرگی قوم/ تیره پارسی بر مردم زیردست از طریق قدرت نظامی، ایجاد سازمان مالیاتی منسجم و یکپارچه، داشتن سپاهی مشتکل از نیروهای مرکزی(پارسی، مادی، ایلامی و سکایی) و پیرامونی(نیروهای سایر اقوام)ساکن در امپراتوری، واگذاری قدرت به شخص شاه، در حالی که قدرتهای محلی تابع او هستند، برخورداری از مرزهای نسبتاٌ دگرگون و متغیر ، و مدیریت نیروهای داخلی وخارجی و سرانجام صرف هزینه ها و فراهم نمودن زمینه های لازم برای رشد و بالندگی همه فرهنگ ها و سنن اقوام و ملل زیردست.مقایسه واقعیات امپراتوری هخامنشیان با ویژگیهای و مختصات یک امپراتوری نشان می دهد که پارسیان در نخستین تجربه شان توانستند امپراتوری را به وجود بیاورند که در ان نه تنها میراث امپراتوریهای پیشین را حفظ نمودند بلکه با دمیدن روح ایرانی در آن، اندیشمندان یونانی را درباره ماهیت خود به شگفتی واداشتند و از طرف دیگر زمینهای شکل گیری امپراتوری های بعدی ایرانی را فراهم نمودند.