زمینه و هدف: مدیریت مؤثر مدرسه برای موفقیت مؤسسات آموزشی بسیار مهم است. مدیران مدارس نقش حیاتی در ایجاد یک محیط یادگیری مساعد، معلمان پیشرو و مدیریت منابع دارند. با این حال، ارزیابی، انتخاب و توانمندسازی مدیران مدارس اغلب ناکافی است و منجر به مدیریت ناکارآمد و نتایج ضعیف آموزشی میشود. بنابراین برنامه ریزی جهت توسعه مهارتهای مدیریتی و انتخاب مدیران شایسته دارای اهمیت بسیاری است. از همین رو هدف پژوهش حاضر بررسی و شناسایی مولفههای ارزیابی، انتخاب و توانمندسازی مدیران کارآمد در آموزش و پرورش استان البرز بود. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای آمیخته است. پژوهش حاضر در دو مرحله صورت گرفت. در مرحله اول با روش فراتحلیل، پژوهشهای صورت گرفته در حوزه شایستگیهای مدیریتی استخراج و بر اساس مضامین مولفههای ارزیابی، انتخاب و توانمندسازی تعیین و دستهبندی شدند. سپس در مرحله دوم با بکارگیری روش توصیفی، پس از شناسایی مولفه ها، با استفاده از روشهای آماری مناسب، رتبه بندی و اهمیت آنها مشخص گردید. در بخش اول جامعه آماری پژوهش تمام اسناد و مدارک موجود و پژوهشهای صورت گرفته در دو دههی اخیر است که با استفاده از جستجو در منابعی همچون پایگاه استنادی جهان اسلام، پایگاه جهاد دانشگاهی، و مگایران و همچنین پایگاههای خارجی بود. نمونه شامل تمام اسنادی است که در حوزه ارزیابی، انتخاب و توانمندسازی مدیران موجود میباشند. در بخش دوم نیز جامعه آماری، شامل مدیران آموزش و پرورش استان البرز به تعداد 326 نفر بودند که به صورت تصادفی انتخاب شدند. یافتهها: در ابتدا از اسناد و مدارک موجود و پژوهشهای مورد بررسی، 98 مولفه استخراج شد، که پس از بررسی و مشورت با متخصصین و حذف مواردی که همپوشانی داشتند، در نهایت 69 مولفه به عنوان مولفههای نهایی مورد استفاده قرار گرفت و در نهایت در 11 مولفه (دانش حرفهای، دانش عمومی، راهبرد مدیریتی، شایستگی سازمانی، مولفه شناخت و تسلط بر محیط، عوامل اعتقادی، مدیریت منابع انسانی، مهارت ارتباطات، مهارت فنی، ویژگیهای روانشناختی و ویژگیهای شخصیتی) دستهبندی شدند. نتایج رتبهبندی مولفه ها نیز نشان دادکه بالاترین رتبه به عامل «دانش حرفهای» مربوط است و پس از آن به ترتیب، عوامل «ویژگیهای شخصیتی»، «راهبردهای مدیریتی»، «مهارتهای فنی»، «شناخت و تسلط بر محیط»، «مدیریت منابع انسانی»، «شایستگی سازمانی»، «مهارت ارتباطات»، «ویژگی های روانشناختی»، «دانش عمومی» و «عوامل اعتقادی»، قرار دارند. نتیجه گیری: این یافتهها اهمیت در نظر گرفتن طیف وسیعی از مهارتها، ویژگیها و حوزههای دانش را هنگام شناسایی و توسعه مدیران شایسته نشان میدهد. با درک اهمیت این مولفهها، سازمانها میتوانند برنامههای آموزشی هدفمند، معیارهای انتخاب و سیستمهای ارزیابی عملکرد را طراحی کنند تا اطمینان حاصل کنند که مدیران آنها دارای مهارتها و شایستگیهای لازم برای موفقیت هستند.