پژوهش حاضر با هدف برررسی اثربخشی تدریس برخط مبتنی بر چرخه یادگیری هفت مرحله ای بر اشتیاق تحصیلی و تفکر انتقادی دانش آموزان دورهی دوم ابتدایی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی(تجربی) از نوع پیش-آزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیهی دانشآموزان پایه ششم دوره ابتدایی شهر اراک در سال 1403-1402 بود. برای انتخاب نمونه از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شد. به این صورت که تعداد 40 نفر از دانشآموزان پایه ششم دوره دوم ابتدایی انتخاب و سپس نمونه منتخب به صورت تصادفی در قالب گروههای آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری دادهها از پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز، بلومنفیلد، پاریس (2004) و پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس (2003) استفاده شد. گروه آزمایش طی هفت جلسه در قالب راهبرد تدریس برخط مبتنی بر چرخه یادگیری هفت مرحله ای، کتاب تفکر و پژوهش پایه ششم را آموزش دیدند و گروه کنترل به شیوه متداول و سنتی آموزش دیدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری در دو سطح توصیفی (شاخصهای مرکزی و پراکندگی) و استنباطی (تحلیل کواریانس چند متغیری) استفاده شد. یافتهها نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیشآزمون، تفاوت معنی داری بین گروه آزمایش و کنترل در متغیر تفکر انتقادی و اشتیاق تحصیلی وجود دارد؛ بنابراین نتایج این پژوهش، بیانگر نقش مثبت استفاده از راهبردهای نوین تدریس از جمله تدریس برخط مبتنی چرخه یادگیری هفت مرحله ای بر اشتیاق تحصیلی و تفکر انتقادی دانشآموزان دوره ی دوم ابتدایی بود.