فراوانی روزافزون حملات ضد اشاعه، اهمیت تقویت تلاشهای بینالمللی منع اشاعه را نشان میدهد. رژیم منع گسترش تسلیحات هستهای به عنوان مجموعه توافقنامهها، نهادها و هنجارهای بینالمللی که شفافیتی را در مورد قابلیتهای تسلیحات هستهای ایجاد کرده، خطرات تشدید را مدیریت کرده و از توسعه سلاحهای هستهای توسط کشورهای غیرهستهای بازدارنده است، در بحران است. علاوه بر این، ضمن ترویج همکاری بین المللی، مذاکره و شفافیت، موجبات ایجاد رژیم هنجاری را علیه سلاحهای هستهای و پیشگیری از داشتن و استفاده از سلاح های هستهای را فراهم می آورد. البته حملات ضد اشاعه پیشگیرانه ای که مواد، کالاها، پرسنل یا زیرساخت های مرتبط با برنامه تسلیحات هسته ای را هدف قرار می دهند، برای کشورهایی که مخالف ظهور قدرت های هسته ای جدید هستند، در این چارچوب قرار دارند. با توجه به روند ضد اشاعه تسلیحات تسلیحاتی و علاقه نشان داده شده از سوی تعدادی از بازیگران، نیاز به اولویت دادن به تقویت رژیم منع اشاعه موجود برای منصرف کردن اشاعهگران از توسعه برنامههای تسلیحات هستهای و منصرف کردن دشمنان آنها از در نظر گرفتن اقدامات نظامی یا دیگر راهبردهای مخاطرهآمیز ضد اشاعه وجود دارد. بنابراین، مقاله با تمرکز بر تحولات موجود در دهه ابتدایی قرن بیست و یکم، ظرفیتهای حقوقی و کیفری بینالمللی نظام عدم گسترش هستهای را با استفاده از روش تحقیق توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار میدهد.