هدف پژوهش حاضر، ارائه یک مدل کیفی از عوامل مؤثر بر عدم اقدام به ازدواج در پسران مجرد است. این مطالعه به بررسی عواملی میپردازد که باعث تأخیر در ازدواج پسران و موانع موجود در مسیر آنها می شود. روش شناسی:این پژوهش با رویکرد کیفی و روش نظریه داده بنیادانجام شد. جامعه پژوهش شامل پسران مجرد شهرستان کازرون بود که 15نفر از آنان به روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس ملاک های ورود و خروج تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری و با استفاده از روش استراوس و کوربین (1998 )در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. یافته ها:در مرحله کدگذاری باز، 232کد نهایی شناسایی شد. این کدها در مرحله کدگذاری محوری به مقولات کلیدی دسته بندی شدند و در نهایت در مرحله کدگذاری گزینشی، مقوله محوری پژوهش تعیین گردیدکه عوامل عدم اقدام به ازدواج در پنج بُعد کلی طبقه بندی شدند: عوامل علّی (مانند ترس از تعهد و مشکلات مالی)و عوامل زمینه ای (مانند تجارب منفی گذشته و باورهای فرهنگی)عوامل مداخله گر (مانند نگرش های فردی و هراس از آینده). نتیجه گیری:یافته های پژوهش نشان می دهد که عدم اقدام به ازدواج در پسران، نتیجه ترکیبی از عوامل روانی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است که در یک تعامل پیچیده با یکدیگر عمل می کنند. این نتایج میتواند در سیاست گذاری های اجتماعی و برنامه ریزیهای فرهنگی جهت کاهش موانع ازدواج و ارتقای سلامت روانی و اجتماعی جوانان مؤثر باشد.