شوما موریتا مردی از سرزمین آفتاب بود که در لابلای فراز و نشیب های زندگی ، تلاشی شفاف و هم آرا با طبیعت را وجهه همت خویش قرار داد . مردی که با شکیبایی طبیعت را به نظاره ایستاد و انگاه منحصر به فردی به جوهره روان آدمی داشت. به خاطر هوشیاری و سکوت هوشمندش ، تجربه در ذهن او زیست پرحاصلی را سپرس نمود وهنرمندانه با واقعیت های زندگی پیوندی را برقرار کرد که در ساحت عمل خویش درخشید . اگر چه سال ها از مرگ شوما موریتا می گذرد. ولی تا کنون در گورستان تاریخ دفن نشده و اندیشه های او هنچنان به رقص شرقی خود ادامه می دهند . رقص موزونی که شناخت آن ، بطالت دقیقه را به ذهن متبادر نمی سازد.