ادبیات تعلیمی از قدیمیترین انواع ادبی است که به بیان مسائل اخلاقی و پند و اندرز میپردازد. در این پژوهش مضامین تعلیمی اخلاقیِ مشترک گلستان سعدی با منتخب مکالمات (لونیو) کنفوسیوس که بهعنوان مصلحهای اجتماعی با آثار خود، مردم را بهسوی رعایت مسائل اخلاقی، انسانی و اجتماعی سوق میدادند، بررسیشده است. سعدی در قرن هفتم هجری، با اختصاص دادن بابهایی به فضایل اخلاقی تعلیمی در گلستان خود، دستاوردی بزرگ برای نثر زبان فارسی ایران به ارمغان آورده و کنفوسیوس که از زمان جوانی نبوغ فکریاش بر همگان روشن بود نیز در عهدی به دنیا آمده است که ممالک چینی دائم در حال جنگ و رقابت با یکدیگر بودند و اقتضای آن زمان بود که بزرگی همچون کنفوسیوس ظهور کند که تعالیم اخلاقیاش مبتنی بر تعالیم اخلاقی خاندان چو را که یکی از سلسلههای امپراتوری چین بود، در میان عموم مردم بازنشر و تعلیم دهد. با بررسی در این پژوهش دریافت شد که نکاتی همچون نوعدوستی سعدی بافضیلت رِن و ویژگی اخلاقی جن از کنفوسیوس حکیم و همچنین باور به تقدیر و ارادهی آسمان، خیروشر، عدالتطلبی، دانای حقیقی، پرسش، عملگرایی، اعتماد مردم، عدم افشای راز دل، تعلیم درست و بیهوده، عشق به موسیقی و نیز صفات اخلاقی نظیر تربیت نفس، میانهروی در خوردن، احترام به پدرومادر، بهعنوان مضامین مشترک تعلیمی بین سعدی و کنفوسیوس نمایان است. در این پژوهش، همچنین به افتراق دیدگاههای سعدی و کنفوسیوس پرداخته و نمایان شد که سعدی سرشت و ذات انسانی را نشاندهندهی بد یا خوب بودن شخص میشمارد، امّا کنفوسیوس همهی انسانهای دنیا را از یک سرشت میداند و تربیت را عامل بد یا خوب بودن انسانها میشمارد و نکتهی قابلتوجّه مبنای تعالیم آنها است: تعالیم سعدی مبنای دینی و کنفوسیوس مبنای عقلانی دارد.