بر متخصصین علوم انسانی پوشیده نیست که نظریه تکامل تنها یک نظریه علمی و زیستشناختی صرف نیست؛ بلکه به تعبیر برخی از زیست شناسان تکاملی یک جهانبینی تمامعیار است. این نظریه تأثیرات عمیقی در زمینههای فلسفی، اجتماعی و فرهنگی به همراه داشته است. تأثیر نظریه تکامل از حوزه انسانشناسی زیستی به حوزه علوم انسانی رسید. تلقیای که تابهحال از انسان و حقیقت وی ارائه شده بود، بهصورتی تمامعیار با دیدگاه تکاملی متفاوت بود. با توجه به تعریف جدید و نوع نگرش متفاوت به انسان، شیوه اندیشیدن در مورد چنین موجودی متفاوت شد. این مسئله تا جایی پیش رفت که بهنوعی اکثر علوم انسانی را فراگرفت و متحول کرد. این تأثیرات بهصورت فزایندهای در مبانی علوم انسانی و بهصورت خاص در مبانی انسانشناختی علوم انسانی خود را نمایان کردهاند. این کتاب به بررسی و تبیین برخی ابعاد و زوایای نظریه تکامل و لوازم آن در مبانی انسان شناختی علوم انسانی در شش حوزه پرداخته است: 1. خلقت انسان؛ 2. حقیقت انسان؛ 3. جایگاه انسان در نظام هستی؛ 4. سرشت مشترک؛ 5. اراده و اختیار انسان؛ 6. کمال نهایی انسان.