1404/09/14
علی حسن بیگی

علی حسن بیگی

مرتبه علمی: استاد
ارکید: https://orcid.org/0000-0003-0806-7384
تحصیلات: دکترای تخصصی
شاخص H:
دانشکده: دانشکده علوم انسانی
اسکولار:
پست الکترونیکی: a-hasanbagi [at] araku.ac.ir
اسکاپوس:
تلفن:
ریسرچ گیت:

مشخصات پژوهش

عنوان
رهیافتی بر خاستگاه پدیداری روایت «أُمِرْتُ أَن أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّی یَقُولُوا: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه» (با تأکید بر روش ابداعی خوتیر ینبل در تحلیل اسنادی آن)
نوع پژوهش
مقاله چاپ‌شده
کلیدواژه‌ها
رهیافتی بر خاستگاه پدیداری روایت «أُمِرْتُ أَن أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّی یَقُولُوا: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه» (با تأکید بر روش ابداعی خوتیر ینبل در تحلیل اسنادی آن)
سال 1404
مجله کتاب قیم
شناسه DOI
پژوهشگران فاطمه احمدی ، علی حسن بیگی ، فاطمه دست رنج

چکیده

هدف: مسئله خاستگاه پیدایش روایات در نگاه مستشرقان، علی‌رغم گذشت یک سده، از مباحث نوپدید در مطالعات حدیثی معاصر تلقی می‌گردد؛ به گونه‌ای که بازشناخت شیوه آنان در ارزیابی روایات، از ضرورت این امر گواهی می‌دهد. در پژوهش حاضر تلاش بر آن است تا با خوانشی مجدد از مصادر روایی و اتکا بر شیوه مستشرقان، به تاریخ‌گذاری روایت «امرت ان اقاتل الناس» پرداخته شود و از این رهگذار تبیین گردد که یافتن راوی مشترک در تعیین حد زمانی نشر روایت، کدامین دوره را نخستین خاستگاه ترویج آن معرفی می‌کند. روش پژوهش: شیوه پژوهش در نوشتار حاضر، توصیفی‌ تحلیلی و سطح تحلیل نیز، تحلیل اسنادی‌ دلالی با رویکرد قواعد تاریخ‌گذاری درون‌متنی و برون‌متنی است. در این پژوهش با فیش‌برداری کتابخانه‌ای‌ استنادی، نخست اطلاعات خارج از متن گردآوری شده است. در گام دوم نیز با دسته‌بندی گزاره‌ها و اسناد روایت در جوامع روایی فریقین، به تاریخ‌گذاری درونی آن پرداخته شد. در نهایت با یافتن راوی مشترک حد زمانی پیدایش و نشر روایت تعیین گردید. یافته‌ها: تحلیل محتوایی روایت مورد بحث، از رشد فزآینده متن در منابع متأخر حکایت می‌کند که به نظر می‌رسد بتوان گسترش روایت به تناسب درخواست توجیه‌گران، تسامح مدونان در گردآوری احادیث ‌و... را عواملی اثربخش در رشد متنی روایت تلقی نمود. از سوی دیگر تحلیل فرازهای چالشی روایت، قتال با مطلق کفار را تأیید نمی‌کند؛ زیرا فرض این مدلول از حدیث، در تعارض کامل با معیارهای نقد متنی است. همچنین یافتن راوی مشترک (ابن شهاب) در اسناد و حضور قرائن دال بر شکل‌گیری اعتراضات به جهادِ دعوت در دوره زیست وی، از توسع روایت در عصر فتوحات امویان حکایت می‌کند. نتیجه‌گیری: بر پایه مطالعات انجام‌پذیرفته پیرامون ارزیابی بافت گفتمانی نشر روایت، باید دانست که مشروعیت‌بخشی بر اقدامات خلفا و نیز تحریک افراد به منظور حضور موثر آنان در فتوحات، از جمله عوامل دخیل در همانندسازی گزاره مورد بحث به شمار می‌رود. اما تقویت این احتمال که در آغاز، روایت به صورت غیرضابطانه نقل شده باشد و راویان و مدونان نسل‌های پسینی در فرآیند مقبولیت‌بخشی به فتوحات، آن را مخدوش نقل کرده باشند، چندان دور از ذهن به نظر نمی‌رسد. در نهایت با توجه به روایات اسباب صدور، می‌توان گفت که اساساً روایت مذکور در راستای حقیقتی دیگر بیان شده و بر مفاهیمی همچون اجتناب از قتل، خونریزی و تعیین حدود آن در میان مسلمانان استوار است.