این مقاله میکوشد از منظر نظریه نظامگان پیشنهادی اون-زوهر نشان بدهد چگونه ترجمه متون شعری عمدتاً اروپایی در مطبوعاتِ به ویژه عصر پهلوی اول، به گنجینۀ ادبی فرهنگ زبان فارسی راه یافته، و مسیر را برای زایش گونههای تازهای از آثار منظوم اقتباسی از رهگذر اقتراح در نظامگان ادبی فرهنگ و زبان فارسی هموار کردهاند. این تکون از دو طریق حاصل میآید: یکی، تلاش اشعار ترجمهشده برای حرکت از جایگاه اقماری به جایگاه هستهای گنجینۀ نظامگان سنتی ادب فارسی؛ و دیگری، هموار ساختن مسیر برای تعمیق یا ایجاد الگوها، هنجارها و اسلوبهای نگارشی جدید شعری که تا پیش از این در ادبیات فارسی کم، یا بیسابقه بوده است. ژانرها و گونههای تازهای را به سنت نظامگان ادبی فارسی وارد کردهاند. در عصر پهلوی اول، آثار ترجمهشده در برخی مطبوعات مانند بهار و دانشکده و جز اینها به ویژه آثار منظوم اقتباسی از آثار فرنگی که از رهگذر سنت «اقتراح» حاصل آمدهاند، تلاش میکنند سکان اصلی هدایت نظامگان ادبی این دوره را در اختیار بگیرند و آثار بسیاری از جمله اقتباسهای منظوم بهار، یاسمی، ایرج میرزا، و پروین را در قالب الگوهایی تازه به گنجینۀ زبان فارسی معرفی کنند. این مقاله به روش کیفی-تبیینی و از رهگذر بررسی اسناد موجود از اشعار ترجمهشده و با تأکید خاص بر برخی اقتباسهای بهار، ایرج و پروین اعتصامی که در برخی مجلههای عصر پهلوی اول از جمله دانشکده و بهار چاپ شدهاند، سنت ترجمه شعر اروپایی در نظامگان ادب فارسی را بررسی میکند.