هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تلفیق راهبرد تدریس مبتنی بر واقعیت (برگرفته از طرح دانشگاه امیدآفرین و پیشران اقتصاد دانشبنیان) بر یادگیری خودراهبر و اشتیاق تحصیلی دانشجویان رشته مهندسی مکانیک، دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه اراک بوده است. روش پژوهش، نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه شاهد بوده است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانشجویان رشته مهندسی مکانیک دانشگاه اراک در سال تحصیلی 1402-1401 بود. تعداد 28 نفر از دانشجویانی که درس مخازن تحت فشار را در نیمسال دوم سال تحصیلی اخذ کرده بودند، به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و سپس نمونه منتخب، به صورت تصادفی در قالب گروههای آزمایش (14 نفر) و شاهد قرار (14 نفر) قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه یادگیری خود راهبر فیشر و همکاران و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی گونیوس و کوزو استفاده شد. گروه آزمایش طی 26 جلسه با استفاده از راهبرد تدریس مبتنی بر واقعیت درس مخازن تحت فشار را با تلفیق راهبرد تدریس مبتنی بر واقعیت آموزش دیدند و گروه شاهد، به شیوه معمول و حضور در کلاسهای حضوری دانشگاه، آموزش دیدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها، از روش تحلیل کواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافتهها نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیشآزمون، تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و شاهد در متغیرهای یادگیری خودراهبر و اشتیاق تحصیلی وجود دارد. بنابراین نتایج این پژوهش، بیانگر این نکته است که با توجه روشهای یادگیری فراگیران نسل جدید، در صورتی که از راهبرد تدریس مبتنی بر واقعیت برای این افراد استفاده شود، نقش مهمی در افزایش یادگیری خودراهبر و اشتیاق تحصیلی دانشجویان خواهد داشت و این امر، انتقال یادگیری را در سایر موقعیتها فراهم میسازد.