پژوهش حاضر با استفاده از روش المان محدود میدان تنش و جابه جایی زمین را ناشی از نابه جایی بخشی از گسل شمال تهران واقع در کرج بررسی می کند. از آنجا که شرایط مرزی بر روی نتایج تاثیر شایانی دارند، به ویژه اگر دامنه مسئله حاوی مرزهای نامتناهی باشد، لازم است اثرات مرزها به نحو مناسبی در مدلسازی دیده شود. برای این منظور، نخست با ارائه چندین مثال گوناگون به انتخاب رویکرد مناسب در مدلسازی عددی پرداخته شده است. رویکردهای مدنظر مدلسازی شامل دو حالت بوده که تفاوت آن ها در نحوه اعمال شرایط مرزی است، چنانکه رویکرد اول با اعمال جابه جایی صفر اثرات مرزهای نامتناهی را پوشش می دهد اما رویکرد دوم از المانهای نامحدود برای این مرزها بهره میجوید. یافته های حاصل حاکی از دقت و همگرایی بیشتر رویکرد دوم در مقایسه با حل تحلیلی مسئله است. بنابراین شبیه سازی عددی گسل کرج براساس رویکرد دوم انجام می شود. در این راستا با استفاده از نقشه های زمین شناسی موجود، هندسه مدل تولید و تحلیل المان محدود می شود. از آنجا که دامنه مسئله ناهمگن است، لازم است اثرات ناهمگنی لایه ها بر روی نتایج دیده شود. همچنین در کنار اثرات ناهمگنی لایه ها، پژوهش حاضر میزان حساسیت مدل را به شبکه بندی بررسی می کند تا از این راه، دقت و کارایی روش المان محدود در نتایج دیده شود. مطالعه گسل کرج بر روی دو مقطع متفاوت صورت گرفته است که هر مقطع با دو توزیع لغزش یکنواخت و غیریکنواخت تحلیل می شود. افزون بر آن، برای هر مقطع مدلهای متفاوتی از نظر ناهمگنی لایه های زمین شناسی ارائه شده است که هر مدل از شبکه های گوناگون بهره می جوید. نتایج بدست آمده نشان می دهد که ناهمگنی موجود بر روی یافته های میدان تنش و جابه جایی دامنه مسئله تاثیرگذار است.
