کلیسا نهادی است که در قرون متمادی بیشتر به امور معنوی مسیحیان می پرداخت و در امور سیاسی و کشورداری کمتر دخالت می نمود. درحالی که در جنگ های صلیبی، پاپ اوربانوس دوم به عنوان رهبر و فرمانده اصلی جنگ، مسیحیان را به سمت مسلمانان گسیل می کند و آتش جنگ های صلیبی را روشن نموده و شعله ور می نماید. این مقاله درصدد بیان چگونگی اوج گیری قدرت پاپ نیست، بلکه هدف این است که اقدامات پاپ و اسقف های کلیسا را در شکل گیری جنگ های صلیبی بررسی نموده و به دلیل اینکه پاپ و کلیسا تنها سمبلی از دین در آن زمان هست و مشروعیت کلیسا به جهت دین بود، بر طبق آن میزان تأثیر دین در زندگی مردم را تا حدودی می تواند تعیین می نماید. به طورکلی چه هدف از جنگ های صلیبی را تسلط کلیسای شرق بر غرب و یا فتح بیت المقدس به دلیل انگیزه های مذهبی بدانیم و چه به دست آوردن مزایای طبیعی و مادی دنیای شرق و به خصوص سرزمین شامات و سرزمین های شرق آن، درهرصورت با این مطالب به تأثیر کلیسا بر مردم می توان پی برد.