زمینه و هدف: پیشرفت علم و تکنولوژی، بهرهوری و رقابت صنعتی را ارتقاء داده، همچنین به طور گسترده ای استاندار و کیفیت زندگی را بهبود بخشیده است اما همین عوامل خود منشا ناپایداری کنونی بودهاند وخود مشکلات جدیدی به بار آوردهاندکه برای حل آنها، نیاز به تخصصهای پیچیده و فناوری گرانتراست. روش بررسی: این مقاله بر اساس پارادایم تحلیل محتوا و روش تجزیه و تحلیل سیستمی انجام شده است. با توجه به محدودیتهای مدل اقتصادی سنتی، رویکردهای جدید اقتصاد محیط زیست و نوآوری تحلیل شده و به چالشهای تحقق توسعهپایدار و مولفه های آن پرداخته شده است. یافته ها: آینده بشریت به اینکه آیا میتواند یک نظام اقتصادی و اجتماعی با «توان عملیاتی» ماده و انرژی که به محدودیتهای اکولوژیکی احترام می گذارد را توسعه بدهد، بستگی دارد و این چالش نهایی برای اقتصاد یادگیرنده است. بر اساس نتایج تحلیلی به دست آمده، چارچوب انتخاب ابزارهای سیاستی، ویژگیهای هر یک و زمان استفاده از این ابزارهای سیاستی جهت ترویج توسعه پایدار ارائه گردیده است. بحث و نتیجه گیری: این مطالعه نشان میدهد اگرچه به سرعت در حال رسیدن به آستانه رشد عملیاتی هستیم و در آن نقطه ظرفیتی برای برداشت خالص بیشتر از طبیعت وجود ندارد، اما هنوز با تمرکز بر اصول و ظرفیتهای اقتصاد محیط زیست رشد امکان پذیر است.