جل اسب، یکی از انواع مهم دست بافته های عشایری است که در گذشته و به واسطه نوع زندگی عشایر، کاربرد قابل توجهی داشته است، لیک در اثر تغییر شیوه زندگی، این بافته با دارا بودن بعُد هنری، صرفاً به یک اثر با قابلیت های هنری بومی و تزئینی در جهت کاربرد در زندگی معاصر، مورد توجه قرار گرفت. نقش پردازی و آفرینش انواع نقوش هندسی و انتزاعی برگرفته از طبیعت و محیط پیرامون بافنده و رنگین نمودن آن ها با استفاده از رنگ های طبیعی، وجه زیباشناختی این بافته ها را امروزه بیش از پیش عیان می سازد. عشایر قشقایی و شاهسون، دو نمونه از ایل هایی هستند که در بافت جل های نقش و نگارین، از شهرت بالایی برخوردارند. در این مقاله سعی برآن است تا با رویکردی تطبیقی و انتخاب نمونه هایی شاخص هنری، به معرفی، تحلیل و مستندنگاری ابعاد فن شناختی و زیباشناختی جل های این دو ایل پرداخته شود. بدین روی، پرسش اصلی این است که مؤلفه های فن شناختی (فنون بافت) و زیباشناختی (نقوش و رنگ ها) و اشتراکات و افتراقات در جل های قشقایی و شاهسون کدام است؟ این مقاله از نوع پژوهش کیفی و روش تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی است. شیوه گردآوری داده ها توأمان کتابخانه ای و جستجو در سایت ها و مجموعه های معتبر است. برخی از یافته ها چنین است: فنون بافت در جل های قشقایی نسبت به جل های شاهسون متنوع تر و بیش تر است. در بافت جل قشقایی از فنون پیچ بافی(سوزنی)، قالی بری (ترکمن نقش)، جاجیم بافی (ایُی بافی) و تلفیقی از این فنون، استفاده می شود اما در بافت جل شاهسون از فن پیچ بافی یا در اصطلاح سوماک و در برخی موارد نادر هم گلیم بافی بهره برده می شود. هم چنین تنوع در نقش پردازی در جل های شاهسون بیش تر است. در کاربرد رنگ ها، بافندگان دو ایل غالباً از رنگ-های یکسانی بهره برده اند. جل های شاهسون بزرگ پارچه و مستطیل شکل بوده اما جل های قشقایی کوچک پارچه و غالباً مربع شکل هستند.