چکیده مقاله ی پیش رو نمایشنامه ی لیر (1971) نوشته ی ادوارد باند را در نقش یک اثر اقتباس شده از شاه لیر ویلیام شکسپیر در نظر می گیرد تا تغییر نگاه به سنّت شکسپیری را در اثر باند مورد بررسی قرار دهد. با توجّه به اینکه یکی از اهداف اقتباس گر ابراز اعتراض به اثری است که آن را اقتباس می کند، بخشی از مطالعات اقتباس می تواند معطوف به چرایی و چگونگی تغییر متن مبدأ به منظور تحمیل فلسفه ای خاص به آن باشد. این رویکرد مطالعاتی قابلیّت به کار گیری در هر دو متن باند و شکسپیر را دارد زیرا هر کدام تغییرات قابل توجهی، که ریشه در دغدغه های آنها نسبت به فلسفه ی وجودی انسان دارد، به منابع در دسترس خود می دهند. این مقاله ضمن اشاره به دغدغه های اقتباسی و کیفیّت های زیبایی شناسی در نمایشنامه ی شاه لیر، بر نمایشنامه ی لیر باند متمرکز می شود تا اعتراض اقتباس گر به سنّت شکسپیری برجا مانده را بررسی کند. با توجّه به اینکه باند عمدتاً به اندیشه ی تقدیر گرایانه و محافظه کارانه ی موجود در نمایش شکسپیر معترض است، مقاله ی پیش رو تغییرات بنیادین اقتباسگر در پیرنگ، شخصیّت، زبان، قدرت و ایدئولوژی را مورد تحلیل قرار می دهد تا مدرن سازی متن شکسپیری از طریق تحمیل رویکرد برساخت گرایی را در نمایش باند نشان دهد. بدین منظور، رویکرد های پسامدرن به اقتباس از منظر لیندا هاچن و جولی سندرز و تأکید رولان بارت بر پدیده ی طبیعی سازی در نقش ابزار ایدئولوژیک به عنوان مبانی نظری مورد استفاده قرار می گیرند تا گذر از ذات گرایی به برساخت گرایی در اقتباس باند مورد تأکید واقع شود.