مقاله ی حاضر به بررسی شعر مقاومت در ادبیات انگلستان در دو دوره ی آغازین و پایانی جنگ جهانی اول می پردازد. نویسندگان، خواستار پاسخ به این پرسش بنیادی اند که تجربیات جنگ جهانی اول چه اثرات مفهومی و سبکی در شعر مقاومت انگلستان بر جای گذاشت؟ بدین منظور، شعر "سرباز" نوشته ی روپرت بروک و شعر "شیرین است و افتخار آمیز" نوشته ی ویلفرد اوون، به ترتیب به عنوان نمونه هایی برجسته از اشعار سالهای آغازین و پایانی جنگ، با رویکرد سبک شناسی مورد نقد و بررسی قرار می گیرند. از آنجائیکه "سرباز" دارای مضامین وطن پرستانه و ایده آل گرایانه است و "شیرین است و افتخار آمیز" با رویکرد رئال و ساختار شکنانه ی خود این مضامین را در هم می شکند، این اشعار در بافت دو مکتب جورجی و مدرنیسم مورد خوانش قرار خواهند گرفت. در نهایت، شعر "سرباز" در زمره ی اشعار امپریالیستی، و شعر "شیرین است و افتخار آمیز" در زمره ی اشعار ضد امپریالیستی قرار می گیرد و تغییر محور مقاومت از دفاع از وطن به مقابله با زیاده خواهی های قدرت های بزرگ، به عنوان علت تقابل محتوایی این دو شعر تفسیر خواهد شد.