هویت ملی، مفهومی آرمانی و از مهمترین تمنیّات و کششهای فردی و جمعی در همگرایی، اتحاد و انسجام تنیدگی شبکه ملت است؛ که در عین حال برخوردار از ظرفیتهای جانبی در توسعه فرهنگی و اقتصادی جامعه میباشد. این پدیده نقطهای کانونی در تولید، ترمیم و گسترش صنایع خلاق فرهنگی و هنری و بهدنبال آن بسط و گسترش اقتصاد خلاق است. هنگامی که از صنایع خلاق هنری سخن به میان میآید، بدون تردید میبایست از وجه مهمی از آن یعنی منظومه هنرهای صناعی، سنتی و بومی ایران یاد کرد که خود را در هنر قالیبافی و تولید قالیهای دستبافت، نمودار و جلوهگر میسازد. قالی دستبافت، هنر و صنعتی دیرینسال، بومی، کاربردی و ملی است که در درازنای تاریخ بافندگی و سپهر هنر و تمدن فلات ایران تا به اکنون، حضوری مستمر و مداوم داشته است. این هنر-صنعت ملی و خلاق، محرک و جوشش اقتصاد خلاق است که از درون صنایع خلاق ظهور مییابد. قالی ایرانی با عنایت به ماهیت خویش، ویژگیها و شاخصها و ظرفیتهای بالقوه ذاتی، در زُمرۀ صنایع خلاق هنری تبیین میگردد که همواره در پویایی و نگاهداشت چرخ اقتصاد، فارغ از موانع و چالشها، عملکردی قابل قبول داشته است. در این پژوهش، سعی بر آن است تا به ارتباط مقوله هویت ملی، صنایعخلاق و اقتصاد خلاق با محوریت قالی دستبافت بهعنوان نمودی از هنر و هویت ملی، پرداخته شود. پژوهش از نوع توسعهای و کاربردی، روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری دادهها بهصورت کتابخانهای است.