مقدمه و هدف: الگوهای یادگیری حرکتی مؤثر برای کودکان دارای مشکلات حرکتی، به منظور تقویت مهارتهای حرکتی و تسهیل عملکرد در فعالیتهای بدنی و زندگی روزمره، ضروری هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی دستورالعمل یادگیری آشکار و قیاسی بر اکتساب، یادداری و انتقال بر یادگیری یک مهارت پرتابی در دانش آموزان دختر مبتلا به فلج مغزی همی پلژی بود. در مدارس شهر تهران انجام گرفت به روش نمونه گیری در 1403 روششناسی: در پژوهش نیمه تجربی حاضر که در سال دانش آموز دختر با اختلال فلج مغزی یک طرفه که تشخیص و طبقهبندی توسط، فیزیوتراپیست، والدین و مربیان 24دسترس گروه آشکار و قیاسی قرار گرفتند. تست جعبه و بلوک برای ارزیابی مهارت دستی درشت 2انتخاب و به صورت تصادفی در دست مبتلا و دست کمتر آسیب دیده انجام شد. شرکتکنندگان به مدت سه روز مهارت پرتابی را براساس گروه های تمرینی کوشش از هر شرایط انجام گرفت. 12خود انجام دادند. آزمون یادداری و انتقال و تکلیف ثانویه با انجام یافته ها: نتایج نشان داد که این دانش آموزان، دقت هدف گیری را بهبود بخشیدند و عملکرد حرکتی پایداری و انتقال را پس P 0/05( از یادگیری نشان دادند <) .یافتههای این تحقیق نشان میدهد در کودکان با فلج مغزی با توجه کندی فرایندهای پردازش اطلاعات و ضعف در حافظه کاری از تمرینی حداکثر استفاده را میبرند که نیازهای شناختی کمتری بر حافظه کاری اعمال کند. پروتکل قیاسی این افراد را تشویق به یادگیری ضمنی میکند. نتایج این تحقیق از نظریه یادگیری ضمنی و ) حمایت می کند.
