این مطالعه برای بررسی وآزمون مدل تصویرسازی ذهنی پایویو طرح گردید.هدف اصلی مطالعه حاضر، تأثیر تصویرسازی خاص و عمومی شناختی بر اجرای برخی مهارت های فوتبالیست های 7 تا 10 ساله می باشد. در این مطالعه نیمه تجربی، از بین کودکان فوتبالیست 7 تا 10 ساله که در مدارس فوتبال شهر اهواز مشغول به فعالیت بودند، 45 کودک (با میانگین سنی 13/1 ± 44/8) با توانایی تصویرسازی یکسان انتخاب، و در نهایت بصورت تصادفی در 3 گروه 15 نفری تصویرسازی خاص شناختی، تصویرسازی عمومی شناختی و تصویرسازی سنتی قرار گرفتند. پروتکل تمرینی، 3جلسه در هفته به مدت 6 هفته صورت گرفت و سپس پس آزمون به عمل آمد. آزمون یادداری 2هفته پس از آخرین جلسه تمرینی گرفته شد. بعد از بررسی نرمال بودن داده ها و برابری واریانس-ها، داده ها به روش آماری تحلیل واریانس یکراهه با اندازه گیری تکراری، تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شد. نتایج این مطالعه نشان داد که بین گروه های مختلف تصویرسازی بعد از 18 جلسه مداخله در مرحله اکتساب (001/0=P)و یادداری (002/0=P)تفاوت معنی داری وجود دارد و در هر دو مرحله گروه تصویرسازی خاص شناختی در مقایسه با گروه های تصویرسازی عمومی شناختی و سنتی اجرای بهتری داشتند. نتایج آزمون پیگردی توکی در مرحله اکتساب نشان داد که بین گروه تصویرسازی خاص شناختی و گروه تصویرسازی عمومی شناختی تفاوت معنی داری(53/0=P)وجود ندارد ولی بین گروه تصویرسازی خاص شناختی و تصویرسازی سنتی(006/0=P)و گروه تصویرسازی عمومی شناختی و تصویرسازی سنتی (03/0=P) تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین درمرحله یادداری نتایج آزمون پیگردی توکی تفاوت معنی داری را بین گروه های تصویرسازی ذهنی خاص شناختی و تصویرسازی ذهنی سنتی (002/0 P=)، گروه تصویرسازی ذهنی خاص شناختی و تصویرسازی ذهنی عمومی شناختی(037/0 P=)و گروه تصویرسازی عمومی شناختی و تصویرسازی سنتی(001/0 P=)نشان داد. با توجه به یافته های این پژوهش،نقش تصویرسازی خاص شناختی بیش ازپیش مورد توجه قرار گرفته وتأکید بر استفاده ازآن به آموزشگران ومربیان فوتبال توصیه می شود