نظریه پردازان سبک های شناختی با این واقعیت شروع به کارکرده اند که ماهرروزه درزندگی اگاهانه خویش ازسوی محیط مورد هدف بمباران محرکها قرارگرفته و فقط به بخش کوچکی ازاین محرکها توجه کرده وازطریق رمزگردانی ازآنها استفاده نموده و به معنای آن پی می بریم نظریه پردازان سبک های شناختی براین باورند که ارتباط و همسانی قابل تشخیصی درموردنحوه کارها درانجام فرایند رمزگردانی وجود دارد همچنین عقیده آنها براین است که یک چنین همسانی نه فقط درشیوه حل مسئله و برخورد با مسائل تحصیلی بلکه درمهارتهای ورزشی نیز کاربرددارند سبک شناختی درجه ای ازشرایط محیطی است که برادراک و تصمیم گیری افراد تثایر میگذارد براساس این رویکرد افراد به دودسته وابسته بهومستقل اززمینه تقسیم میشوند افراد مستقل اززمینه میتوانندبدون تاثیر پذیری ازمحیط اطراف اطلاعاترا پردازش کنند درحالیکه افراد وابسته به زمینه عملکردشان تحت تاثیر محیط قرارمیگیرد تغییرات درمحیط برعملکرد حرکتی تاثیر میگذارد اشمیت و لی 2005 ماهیت تکلیف بازیابسته تاثیر سبک های شناختی رابرعملکرد حسی حرکتی تعدیل می کنند ورزشکاران درهنگام تمرین درمحیطهای بازوبسته تمایلات ادراکی متفاوتی دارند کین استدلال می کند وابستگی به زمینه میتواند مزیتی برای شرکت کنندگان درورزشهای با مهارت باز باشد و ویژگی مستقل اززمینه میتواند مزیتی برای شرکت کنندگان درورزشهای با مهارت بسته باشد یافته های لیو 2 مک لئود 5 جیولیت وکالت 6 به تایید این استدلال پرداخته اند باتوجه به مطالبی که ذکر شد سوال اساسی درباره گزینش افراد درمهارت بازوبسته مطرح یمشود که افراد با سبک های شناختی متفاوت کدامیک ازاین دومهارت را ترجیح می دهند ؟